دلا بشو خون
با عرض تسلیت سالگرد شهادت مظلومانه ی امام صادق (ع) تصنیفی به همین مناست تقدیم می گردد.
دلا بشو خون ، که غم شد افزون ، که نور قلب و ، سرور جان رفت
که نور مطلق ، ولی برخق ، امام صادق ، هم از جهان رفت
ز آه وسوزی ، که در دلش بود ، زسمّ مهلک ، که فاتلش بود
که بس که یکسر، قدم زدو پر ، بسوی جنّت ، چه پر زنان رفت
چه زجرها دید ،زدشمن خویش ، که داشت در فکر ،همیشه تشویش
تقیّه را داد ، ازین جهت یاد که بس ستمها ، به شیعیان رفت
فلک به هم ریز ، زمین تو هم نیز شو آتش افشان ، چو قلب سوزان
که آتش غم ، به جان آدم ، فتاد و دودش ، به آسمان رفت
چه نازنین بود ، چه بی قرین بود ، که شور علم ، و ،شعور دین بود
چه داغمان کرد ، زماتم و درد ، چو آن امام ، خدا نشان رفت
فروغ علمش ، چراغ جان بود ، و کوه حلمش ، زحق نشان بود
زحق نشان بود ، که شاد و خوشنود ، بجانب حق ، سبک روان رفت
همه کلامش ، کلام حق بود ، همه قیامش ، قیام حق بود
ازین جهت شاد ، و از غم آزاد ، بسوی فردو ، س جاودان رفت
هدایت علم ، چه ساری از اوست ، روایت دین ، چه جاری از اوست
به رفتنش پس ، گمان توان کرد ، نه فردی از خلق ، که کهکشان رفت
نه کهکشان بود ، که آسمان بود ، و آسمانی ، چه بی کران بود
زبی کرانی ، به میهمانی ، بسوی خلاّ ، ق لا مکان رفت
زبس که« آبی »،ز داغ وی سوخت ، چراغ طبعش ، چنان برافروخت
که هرچه طاقت ، به جان وی بود ، تمام آن سوخت ، و از میان رفت
کلمات کلیدی :